از 11آبان به همه این مصیبتها یک شاخص دیگر هم اضافه شد و آن رئیسجمهوری است که در نتیجه یک انتخابات پرحرف و حدیث و جنجالی - که به خاطر کنارهگیری تنها رقیب انتخاباتی به مرحله دوم هم نرسید - در قدرت ابقا شد.
در خبرها آمده بود که کرزی تا ظهر11آبان و ساعاتی قبل از اعلام لغو مرحله دوم انتخابات، مشغول رایزنی با دکتر عبدالله عبدالله بوده تا او را به تغییر تصمیم و شرکت در انتخابات متقاعد کند، اما چنین نشد. عبدالله چارهای جز کنارهگیری از انتخابات نداشت؛
چرا که مرحله دوم انتخابات هم با همان سازوکار مرحله نخست قرار بود برگزار شود، پس نتیجه هم تغییری نمیکرد. اما با این کار، حامد کرزی درحالیکه نیمی از آرا را هم کسب نکردهبود، در مقام خود ابقا شد.
اوضاع افغانستان آنقدر وخیم و اضطراری است که غرب و ناتو علاقهای به معطل ماندن برای دمکراسی در این کشور نداشتند. وقتی عبدالله در کابل اعلام کرد که از انتخابات کناره میگیرد، هیلاری کلینتون با عجله این تصمیم را شخصی خواند و حتی برای توجیه اوضاع، این تصمیم را با تصمیم خودش در کنارهگیری از انتخابات درون حزبی دمکراتها پیش از انتخابات ریاستجمهوری مقایسه کرد.
دیپلماتهای غربی هم شروع به مصاحبه و یادداشتنویسی کردند که آرای 48درصدی کرزی در همان دور اول، برای پیروز اعلام کردن او کافی است. 5 سال پیش وقتی کرزی بهعنوان نخستین رئیسجمهور دوران جدید افغانستان در نتیجه رایزنیهای بزرگان لویهجرگه و اتفاق جهانی و رای مردم افغانستان به قدرت رسید، محبوبیت زیادی داشت.
حالا نهتنها مشروعیت او زیر سؤال رفته بلکه تدبیر قدرتهای غربی که اکنون در افغانستان مستقر هستند و خود را داور این مناقشه میدانستند با تردید روبهرو شده است. این تردید در میان غیرپشتونهای افغانستان تا حدی زیاد است که ممکن است ادامه حضور نظامیان خارجی در افغانستان را با مشکلی تازه روبهرو کند.
غربیها برای آنکه وضعیت کنونی را ترمیم کرده و مشروعیت دولت در افغانستان را احیا کنند وعدههایی دادهاند. تعیین معاون اول برای رئیسجمهور یا اصلاح قانون اساسی توسط لویه جرگه از جمله این وعدههاست. اما مشکلی که از دیروز به سیل مشکلات افغانستان اضافه شده، با این وعدهها دست کم فعلا حل نخواهد شد.